سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

اس ام اس ولادت امام رضا شهریور 92

باز آمدم و برابرت بنشستم
احرام طواف گرد رویت بستم
هر پیمانی که بی تو با خود بستم
چون روی تو دیدم همه را بشکستم



هرکس که ترا شناخت جان را چه کند ؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند ؟
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو ، هر دو جهان را چه کند ؟



هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است


از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم



السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ، ای جان عشق
السلام ای بهر عاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت



دل در بر من زنده برای غم تست
یگانه ی خلق و آشنای غم تست
لطفی است که می کند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من چه جای غم تست ؟



گفتند این قبیله گره باز میکند
هربار آمدیم گرفتار تر شدیم
کاری نمی کنیم ولی مزد می دهی
هر بار آمدیم بدهکار تر شدیم



حالا که نیامدم دمت را بفرست
من نیستم آنجا ، کرمت را بفرست
گفتم که مریضم و شفا میخواهم
پس گرد و غبار حرمت را بفرست



هرگز حکایت حاضر و غائب شنیده ای ؟
من در میان جمع و دلم جای دیگرست …
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)



رافت در آستان تو تفسیر می شود
دل با خیال حسن تو تسخیر می شود
صدها هزار نامه آلوده از گناه
با یک نگاه عفو تو تطهیر می شود
پیش از اجل به خانه چشمم قدم گذار
تعجیل کن ! فدات شوم ! دیر می شود
حتی سکوت در حرم تو عبادت است
اینجا نفس به یاد تو تکبیر می شود
اینجا اگر کبوتر دل آید از بهشت
اطراف گندم تو زمین گیر می شود
دیوانه می شود دل عاقل در این حرم
دیوانه ای که عاشق زنجیر می شود
صیاد را به نیم نگهت صید می کنی
آهو به یک ضمانت تو شیر می شود



به شیشه های اتاقم دوباره ها کردم
و از نوشتن اسمت بر آن حیا کردم
به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنبد
به پای شیشه نشستم رضـا رضـا کردم



محبوب رضاست هر که دل ریش تر است
از کعبه صفای این حرم بیشتر است
اینجاست طبیبی که ندارد نوبت
هر دل که شکسته تر بود پیش تر است



رسید تا فلکه آب و روبروی حرم
گذاشت دست به سینه : سلام سوی حرم
لب زمینِ دو چشمش دوباره باران خورد
در آستانه دریا گرفت بوی حرم
گذاشت صورت خود را به صورت یک در
نفس کشید و نفس شد به رنگ و روی حرم
تمام حس عطش را به کاسه ها نوشید
و پر شد از تب و تاب لب ، سبوی حرم
در آن طرف پدری که خمیده با گریه
گره زده پسرش را به آبروی حرم
چقدر قطره به دریا رسیدنش زیباست
چقدر زمزمه جاری شده به جوی حرم
در ازدحام توسل ز چشم من گم شد
ضریح بود و هزاران دعای توی حرم
شکست بین نماز زیارت آقا
شکست و ریخت قنوتش به گفتگوی حرم
شفا گرفته مریضی ، زدند نقاره
صدای معجزه پیدا شد از گلوی حرم
گذاشت دست به سینه عقب عقب برگشت
رسید تا فلکه آب و روبروی حرم



گندم از دست تو خورده است و کبوتر شده است
طبق تقدیر قشنگی که مقدر شده است
ریختم مرمر اشک بر این فاصله ها
این چنین صحن و رواقت همه مرمر شده است
حال آن دخترک نیمه فلج یادت هست ؟
حال او از نفس گرم تو بهتر شده است
سال پیش آن زن نازا که دعا پشت دعا
خبر آورده برای تو که مادر شده است
نامه هایی که نوشته نشدند و خواندى !
اشک‌هایی که خود اندازه دفتر شده است …



قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقـاره می زنند ، مریضی شفا گرفت
خورشیدی آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت
از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت
دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت



ای صفای حرمت بیشتر از کوی بهشت
به مشامم رسد از تربت تو بوی بهشت
باغ جنت به دل انگیزی درگاه تو نیست
می برد دل بخدا کوی تو از کوی بهشت
گفته ای هرکه زیارت کند از صدق مرا
میکنم بدرقه اش تا در مینوی بهشت
به امید کرمت در حرمت آمده ام
نا امیدم منما ای گل خوشبوی بهشت
بخدا دلخوشیم مهر و تولای شماست
جذبه مهر شما میکِشدم سوی بهشت



غم های زمانه ام که بی حد باشد
یا آب و هوای دل من بد باشد
در تَق تَقِ این قطار حل خواهد شد
وقتی حرکت به سمت “مشهد” باشد !



خورشید به من بتاب و تطهیرم کن
آیینه کن و بشکن و تکثیرم کن
یک بار سر سفره لطف و کرمت
بنشانم و یک عمر نمک گیرم کن



هفته ای ست که ظرف نباتمان خالی ست و چای میخورم و حسرت خراســـان را …


خانه های آن کسانی می‌خورد در بیشتر
که به سائل می دهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانه اش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاه‌گاهی که به درگاه کریمی میروم
راه می پویم نه با پا ، بلکه با سر ، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دین حضرت موسی بن جعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر ، بیشتر
آن امامی که «فداک» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر بیشتر
من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم
لطف باباهاست معمولا به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضرب المثل‌های مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش ، برفش … نه ! کبوتر بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر ، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا !
چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی
جان زهرا (س) چون شنیدم که به مادر بیشتر …





طبقه بندی: اس ام اس ولادت امام رضا شهریور 92، اس ام اس، ولادت امام رضا، شهریور 92، پیامک ولادت، پیامک عاشقانه، اس ام اس دخترانه
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 شهریور 26 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin

قالب وبلاگ