سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

هنگامی که نوح قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست (وطوفان همه را در هم کوبید) ابلیس نزد او آمد و گفت:توحقی بر گردن من داری که من می‌خواهم آن را تلافی کنم!!!

نوح (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم، چه حقی؟!!

گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آن ها را غرق نمودی، و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم، من تا مدتی راحتم، تا زمانی که نسل دیگری بپاخیزند و من به گمراه ساختن آن ها مشغول شوم.

نوح (با اینکه حداکثر کوشش را برای هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و)به ابلیس گفت: حالا چه جبرانی می خواهی بکنی؟

 گفت: درسه موقع به یاد من باش! که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:

هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش!
هنگامی که میان دو نفر قضاوت می کنی به یاد من باش!
و هنگامی که با زن بیگانه ای تنها هستی و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش!

منبع:تفسیر نمونه جلد 6، ص





طبقه بندی: حق حضرت نوح (ع) بر گردن شیطان!!، حق، حضرت نوح (ع)، بر گردن، شیطان
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 شهریور 19 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin

قالب وبلاگ