سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

آری، شهید همه وجود خویش خود را در معاملت با خدا می‌دهد تا خدای، مهر همه مظاهر فریبنده را از دل او بردارد و لذت همدمی و قرب حق را ارزانیش نماید، واین، چه معامله سود آوری است.

علی اکبر در سال 1347هجری شمسی در روستای المشیر از توابع شهرستان قائم‌شهر و از یک خانواده مذهبی و کشاورز پا به عرصه گیتی نهاد. او در دوران کودکی بهمراه پدرش به مساجد و حسینیه محله می‌رفت و به همین خاطر از دوستداران و محبان اهل بیت عصمت و طهارت به شمار می‌آمد.

درسن هفت سالگی وارد مدرسه الهام المشیر شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به اتمام رساند همزمان با کسب علم و دانش برای فراگیری قرآن مجید به مکتب خانه می‌رفت و با توجه به سن کمی که داشت به والدین خود در امر کشاورزی کمک می‌کرد.

در سال 1360 وارد مدرسه راهنمایی المشیر شد و بعلت عدم امکانات لازم و فقر شدید مالی و مشکلات جانبی موفق به اتمام مقطع راهنمایی نشد.


ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 شهریور 21 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

شهدا کرامت را در مکتب امامت تمرین کرده بودند، عشق را با صریح‌ترین لهجه ادا می‌کردند. اینان هرگز صداقت را با سماجت و تکلّم را با تکلّف نمی‌آلودند. در مدار ایمان، ثابت قدم بودند و هرگز پا را از دایره ولایت فراتر نمی‌گذاشتند. همیشه دل تنگ آن بودند که مبادا دوستان سفرکرده‌شان فراموش شود. اما هرگاه دل تنگی سراغشان می‌آمد،سری به نخلستان‌های تنهایی می‌زدند و در چاه غربت خود ناله می‌کردند.

به سال 1339 در خانواده‌ای زحمتکش و فقیر امّا با ایمان و پارسا و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت کودکی دیده به جهان گشود که او را محمد نام نهادند. محمد در ایام کودکی و نوجوانی با فقر و تنگدستی بالید و رشد کرد و روح بزرگوارش در تلاطم امواج زندگی صیقل یافت.

در سن هفت سالگی روانه مدرسه ابتدایی گردید و دوران ابتدایی را در مدرسه روستای المشیر با موفقیت به پایان رساند و در اثناء تحصیلات مقطع راهنمائی به علت فقر مالی از ادامه تحصیل بازماند آن‌گاه به منظور دستگیری و مساعدت به پدر و مادر به شغل خیاطی روی آورد تا در تهیّه معاش خانواده سهیم باشد. از این رو در کشاکش تجربه‌های تلخ و شیرین به بلوغ فکری و اجتماعی رسید. محمد به خاطر لمس فقر وظلم و ستم و داشتن خانواده ای مذهبی ماهیتی ضدّ رژیم داشت. در سال 60 زمانی که در لباس مقدس سربازی انقلاب اسلامی خدمت می‌نمود با خانواده‌ای مذهبی و مسلمان ازدواج نمود که ثمره آن یک دختر و یک پسر می‌باشد.


ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 شهریور 21 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

ابن سینا قانون ننوشت، محمدبن زکریّا الحاوی ننوشت، سعدی ذوق خودش را در بوستان گلستان نشان نداد، مولوی هم همین طور. مگر از پرتو شهدا. آنهائی که تمدن عظیم اسلامی را پایه گذاری کردند موانع را از سر راه بشریّت برداشتند. آنهائی که مثل شعله‌هائی در یک ظلمت‌هائی درخشیدند و جان خودشان را فدا کردند. آنهائی که سراسروجودشان حماسه الهی بود. حقّ خواهی و حق پرستی بود، آنهائی که پرچم توحید را در دنیا به اهتزار درآوردند و مستقر کردند. آنهائی که منادی عدالت بودند، منادی حریّت و آزادی بودند. ما و شما که این جا نشسته‌ایم مدیون قطرات خون آنها هستیم، مدیون حماسه‌های آنها هستیم.محمد‌رضا به سال 1344 درخانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت در شهرستان ساری دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در یکی از مدارس شهرستان ساری با موفقیت گذراند.و تحصیل در مقطع راهنمایی را در روستای المشیر به پایان رسانید. در کودکی و نوجوانی به همراه پدر در مراسم مذهبی حسینیه‌ها و عزاداری‌های ایام محرم الحرام شرکت می‌نمود. بهمین خاطر از دوستداران و محبان اهل بیت درآمد و به آنان عشق می‌ورزید. دوران متوسطه را در دبیرستان شهید مطهری قائم‌شهر سپری نمود. محمّد رضا در اوج پیروزی انقلاب، نوجوانی بود که نسبت به اوضاع انقلاب کم و بیش آگاهی داشت؛ از این رو نسبت به عوامل ناآگاه رژیم منحوس پهلوی در روستا به شدّت متنفّر بود و به این صورت خود را عملاً در وصف مجاهدان و انقلابیون قرارداد.

فعالیت شهید بعد از انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس

محمدرضا پس ازپیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران دانش‌آموزی بود که در کنار سایر دوستانِ انقلابی به فعالیت‌های سیاسی و مذهبی می‌پرداخت و در اوج فعالیت ضد انقلابی منافقین علیه نظام نوپای انقلاب ضمن تحصیل، در صحنه سیاسی با جدیّت حضور داشت و با آنان مبارزه‌ای بی‌امان داشت؛ وی این فعالیت‌ها را در کنار دوستان بسیجی‌اش در روستا انجام می داد.


ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 شهریور 21 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

نظرعلی به سال 1344 هجری شمسی در روستای المشیر از توابع قائم‌شهر در خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود، عشق به خاندان اهل بیت و ائمه اطهار از همان کودکی با تمام وجودش عجین گشت و از او جوانی مخلص و با احساس پاک دینی و مذهبی ساخت. درسنین نوجوانی به همراه پدر همواره در مجالس ومحافل مذهبی و نماز جماعت شرکت می‌نمود، او ذاتاً فردی عطوف و مهربان بود.

در سن هفت‌سالگی در راه کسب علم و دانش قدم گذارد، و دوره ابتدایی رادر یکی از مدارس شهرستان ساری با رتبه عالی گذراند. شهید بهرامی قبل از انقلاب نوجوانی مذهبی و دوستدار اهل بیت بوداو به علّت علاقه وافر به اسلام و روحانیت به طور پیوسته در مجالس و هیئت‌های مذهبی شرکت می‌جست و نسبت به حضور در مساجد و شرکت در نماز جماعت مقید بود در همین اوان قرآن کریم را فراگرفت و به عنوان نوجوانی مذهبی و هیئتی مطرح گردید.

فعالیت‌شهید پس از انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدّس:


شهید بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی همواره درکنار سایر نوجوانان مبارز در مسجد محلّ و نیز انجمن اسلامی روستای المشیرحضور می‌یافت و در فعالیت‌های سیاسی و مذهبی سایردوستان مذهبی را یاری می‌داد.

در سال 1358 به دلیل علاقه شدید به کسب معارف اسلامی وارد حوزه علمیه امام صادق(ع) کوتنا شد و مشغول تحصیل علوم دینی گردید. در این هنگام که فعالیّت‌های سیاسی و مذهبی نیروهای انقلابی و حزب الهی به نقطه اوج رسیده بود او هم در کنار تحصیل با همکاری دوستانش درحوزه و روستای المشیر و محل سکونت خود (ساری) به فعالیّت‌های تبلیغاتی و فرهنگی می‌پرداخت.


ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 شهریور 21 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

قافله عشاق، منزل به منزل ره سپردند و در یک فجر صادق به روشنایی نور رسیدند. او دلشوره غریب غربت داشت و از شوق دیدار دوست طاقت از کف داد. آغوش نیازش، بوی عطر نجابت و اجابت می‌داد. حرم دلش، جای خداوند دل و همه سینه‌اش را حریم دوست کرده بود. سرانجام نیز گذرنامه عشق از ان سوی مهربانی برایش رسید و خیلی زود با چمدان تنهایی‌اش که پر از گلهای یاس تقوا بود. از مرز سدره المنتهای به طرفه العین گذر کرد.

یونس به سال 1344در خانواده ای مذهبی و متدین و شیفته اهل بیت پا به عرصه هستی گذارد. ایام طفولیت را در آغوش پدری زحمتکش و مادری پاکدامن و دلباخته به قرآن و اسلام گذراند تا به سن قانونی تحصیل در مدرسه رسید دوران ابتدایی را در روستای المشیر با موفقیت سپری نمود و پس از گذراندن سال اول راهنمایی به جهت انس و علاقه شدیدی که به لباس مقدس روحانیت و تحصیل علوم دینی داشت روانه حوزه علمیه امام جعفرصادق کوتنا از توابع قائم‌شهر گردید و به کسب معارف دینی و قرآنی پرداخت. او در سال 1360 جهت ادامه تحصیلات به حوزه علمیه قم رهسپار شد تا درجوار حرم بی‌بی حضرت معصومه(س) از فیوضات معنوی و اساتید مجرب بهره‌مند شود.

فعالیت شهید در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس


دوره تحصیل ایشان در حوزه در اوایل انقلاب مصادف با اوج فعالیت ضد انقلابی و تبلیغات مسموم منافقین علیه نظام نو پای جمهوری اسلامی بود که او ضمن تحصیل در صحنه سیاسی نیز با جدیت حضور چشمگیری داشت و با سلاح اندیشه و خرد با صاحبان تفکر التقاطی به شدت مبارزه نمود و با جسارت و شهامت بساط منافقین را برمی‌چید که حتی از سوی منافقین و کمونیست‌های کوردل مکرر تهدید می‌شد و در مواردی با او درگیر شدند. شهید یکی ازاعضاء فعال و موثر پایگاه مقاومت بسیج روستای المشیر بود ودر فعالیت‌های تبلیغی، فرهنگی و سیاسی روستا حضور چشمگیری داشت وجود ایشان در بین نیروهای بسیجی روستا در اوج فعالیت‌های ضد انقلابی منافقین موجب دلگرمی بسیجیان بود. در دوران دفاع مقدس ایشان در کنارتحصیل همواره عازم جبهه‌های نور علیه ظلمت گردید و در عملیات‌های متعدد حضور داشت اولین بار در سال 6/1/65 با کاروان سپاه محمد(ص) به جبهه جنوب اعزام و در منطقه عملیاتی والفجر8 فاو بعنوان یک نیوری رزمی شرکت فعال داشت که از ناحیه دست و پا مجروح شد که جهت مداوا به بیمارستان اهواز انتقال و پس از بهبودی نسبی به منزل مراجعت نمود وبا همان وضعیت جسمی نامطلوب عازم جبهه جنوب شد و در گردان امام محمدباقر(ع) به نبرد با کفار بعثی ادامه داد و از فرصت به دست آمده اجساد شهدای گردان امام محمدباقر(ع) از لشکر 25 کربلا را که بین خطوط مقدم جبهه‌ها مانده بود با طناب بطور سینه خیز به پشت خاکریز آورد که در این رابطه مورد تشویق فرمانده لشکر 25 کربلا و فرماندهی گردان علیرضا بلباسی واقع شد. پس ازپایان مأموریت در این مرحله به آغوش خانواده‌اش بازگشت. با شناخت و آگاهی که از اوضاع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس داشت با ارادتی خالصانه نسبت به شهدا در مقر پایگاه بسیج روستای المشیر اقدام به طراحی و کشیدن تصویر شهدا نمود و در مدت کوتاهی که در محل حضور داشت در امور فرهنگی و تبلیغی بسیج فعالیت چشمگیری بعمل آورد. و سپس برای بار سوم به مناطق عملیاتی جنوب در همان گردان امام محمدباقر رهسپار گردید و در عملیات کربلای 3 آزادسازی مهران حضور فعال داشت که در این عملیات هنگامی که لباس روحانیت برتن داشت روی قله کله قندی به شدت از ناحیه شکم و پا مجروح می‌شود وبرای انجام مداوا به بیمارستان منتقل گردید و پس ازبهبودی نسبی برای مرحله چهارم مجدداً به نبرد با بعثیان کفار شتافت و در منطقه شلمچه در عرصه‌های عملیاتی و فرهنگی تبلیغی گردان امام‌باقر(ع) با لباس روحانیت حضور چشمگیری داشت و نماز جماعت گردان اغلب به امامت ایشان برگزار می‌گردید.



ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 شهریور 21 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin

قالب وبلاگ