سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

میقاتش لشکر ویژه 25 کربلا، احرامش تقوا و تزکیه، هروله‌اش در خاکریز‌های عشق جان می‌گرفت آن‌گاه که محرم شد، عشق با شیرینترین لهجه با او همنوا شد، طواف کعبه‌اش، اوج پرواز دلدادگی بود طواف را با پای ارادت در هفت شهر عشق بجا آورد و نماز طوافش در قیام و قعود اقاقیا به سرخی نشست، شعله ور درعرفان عرفات «لااعبدماتعبدون» را با صدای رسا برای برائت از مشرکان ادا کرد. در شبانگاه مشعر زمزمه وجه اللهی بر روح منتظرش باریدن گرفت. در سرزمین ایمان و تمنا جواز رهایی یافتی که منایت کربلا بود تو از حج مقبول، پای در جهاد مشکور نهادی و پاداش جاودان و گوارا یافتی و مصداق روشن عندربّهم یرزقون شدی.

رحمت الله در سال 1342 در یک خانواده مذهبی و متدیِّن در روستای المشیر از توابع قائم‌شهر پا به عرصه جهان گذاشت او از کودکی هوش قوی و استعداد برتر داشت. دوره ابتدایی و مقطع راهنمایی را در شهرستان قائم‌شهر با موفقیت به پایان رساند. عشق و علاقه زایدالوصف رحمت الله به علوم اسلامی و حوزه‌های دینی او را به جانب حوزه علمیه امام صادق(ع) کوتنا کشاند با موفقیت و رتبه‌های بالا دوره مقدماتی را در آن مرکز به اتمام رساند. سپس برای ادامه تحصیل علوم اسلامی رهسپار حوزه علمیه قم گردید با توجه به استعداد درخشان و تحمل زحمات زیاد در تحصیل علوم اسلامی موفقیت‌هایی به دست آورد. که در همین راستا در سال 1364 ملبّس به لباس مقدس روحانیت می‌شود و در این اثنا به عنوان یک مبلّغ پرتلاش و برجسته ظاهر گردیده و در جهت ترویج دین اسلام و دفاع از ارزش‌های دینی و حمایت همه سویه از مبانی نظام شکوهمند انقلاب اسلامی به فعالیت چشمگیر می‌پردازد از جمله فعالیت‌های تبلیغی ایشان که بسیار مفید بود در شهر‌های گچساران، نور، رامسر، چالوس و بم می‌توان اشاره کرد.

در دوران انقلاب اسلامی در راهپیمایی‌ها و تظاهرات ضد رژیم منحوس پهلوی شرکت می‌نمود و از طرف حوزه علمیه کوتنا به منظور آگاهی ومبارزه با عوامل مزدور پهلوی به اتفاق سایر طلبه‌های حوزه به روستاها و مناطق اطراف رهسپار می‌شوند. ایشان در سال 1363 با یک خانواده مذهبی ازدواج نمود که حاصل آن یک فرزند پسر می باشد.

فعالیتهای شهید بعد از انقلاب و دوران دفاع مقدّس:

رحمت الله با استقرار نظام جمهوری اسلامی به عنوان طلبه‌ای شیفته انقلاب در کنار سایر دوستان انقلابی به فعالیت‌های سیاسی و مذهبی در منطقه ادامه داد و در دوران مبارزه با منافقین و کمونیست‌های خائن در محل تحصیل خود فعالیت‌های چشمگیری داشت و با نیرو‌های مذهبی و مومن روستای المشیر ارتباط نزدیک و در برنامه‌ها و مراسم مذهبی آنان شرکت فعّال داشت.

باشروع جنگ تحمیلی در سال 1359، ایشان بنا به احساس وظیفه شرعی و عشق به امام و انقلاب وارد بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قائم‌شهر گردید و دوره‌های مختلف آموزش نظام را با موفقیت سپری نمود بارها به جبهه‌های نور اعزام گردید و در عملیات‌های متعدد از جمله محرّم، رمضان، والفجر حضوری فعال داشت. در کنار رزم و جنگیدن با دشمن بعثی با توجه به آشنایی با علوم اسلامی به امور فرهنگی و تبلیغی در جبهه‌ها می‌پرداخت. بعداز شرکت در عملیات محرّم و استراحت کوتاهی مجدّداً به جبهه‌ها شتافت و در عملیات‌های پیرزومندانه والفجر مقدّماتی و رمضان نقشی فعّال داشت.

حضور روحانی بسیجی و رزمنده در کسوت روحانیت درجمع نیروهای عظیم بسیج در خطوط مقدّم جبهه‌ها و انجام مراسم و دعاهای کمیل و توسل و مداحی اهل بیت در سنگر‌های سرشار از معنویت بسیجیان و سپاهیان دلسوخته اهل بیت عصمت و طهارت(ع) موجب تقویت روحیه شهادت طلبی و تشجیع نیروها می‌شد.

ویژگی‌های اخلاقی :


رحمت الله از نوجوانی با قرآن مأنوس بود؛ به اهل بیت عصمت و طهارت عشق و ارادت فراوانی داشت در بیان حقایق و افشای چهره منافقین و افکار التقاطی قاطع و جدّی بود. فردی شجاع، مومن وبا تقوا بود. به اسلام از سر سوز و ارادت عشق می‌ورزید. او فرید مردمی، خوش اخلاق، خوشرو و در معاشرت با مردم جاذبه‌ای قوی داشت، که انسان‌های مومن و کوشا به ویژه بسیجیان را به سوی خود جذب می‌کرد.

حدود دو ماه قبل از شهادتش به هنگام تدفین پیکر پاک شهید محمدرضا خانلری،‌از روح مطهر آن شهید استمداد نمود تا هر چه زودتر او را به جمعشان ببرد که چنین شد و دعایش مورد استجابت قرار گرفت.

نحوه شهادت :

شهید رحمت الله در عملیات والفجر8 شرکت فعال داشت آن گاه که رفته بود تا قلب پاک خویش را که مالامال از عشق و محبّت به الله و اهل بیت عصمت و طهارت بود در برابر رگبار دشمن مستکبر بعثی قرار دهد. تا اینکه در روز یک شنبه سوّم فروردین سال 1365 براثر بمباران شیمیایی دشمن در فاو مجروح گشت که متعاقب آن جهت درمان به بیمارستان ولینگتون لندن اعزام گردید و در همان بیمارستان در 17/1/1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

وصیت نامه شهید حجه الاسلام رحمت الله اسدی

  «بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان»

« من‏المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه وفمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر»

رجالی از مومنین با خدایشان پیمان بسته‌اند و عده ای به آن وفا کرده‌اند و عده ای دیگر منتظر

با عرض خالصانه‌ترین سلام‌ها حضور مقدس امام زمان و نائب برحقش امام خمینی این جزوه را با کلامی می‌نویسم که مجموعه‏اش را تحت عنوان وصیتنامه درج خواهیم نمود.

ابتداء الحقیر سراپای تقصیر رحمت الله اسدی المشیر فرزند امرالله متولد 1342 دارنده ش.ش1875 گواهی و شهادت می‌دهم که لااله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله و شهادت می‌دهم که قیامت حق است و روزی همه ما باید زنده شویم و در حضور پروردگار تبارک و تعالی پاسخگوی اعمالمان باشیم.

بارالهی تو می‌دانی که من نمی‌توانم حق بندگی ترا بجای آورم تومی‌دانی که من مخلوقی بودم که دفتر اعمالم تماماً‌بر جرم و معاصی پرشده اما دیگر از زندگی دست شسته‌ام دیگر از دنیای پر زرق و برق که بعضی برای آن ایمان خود را می‌فروشند خسته شده ام روح بزرگ من که تو عطا کردی در زندان جسم گرفتار شد و در آن سیه چال گناه نابود می‌شود دنیای پرارزش خودنمایی، می کند می خواهد مرابطرف خودش جلب کند نقشه‌های زیادی طراحی کرده اما لحمدلک که قوای و ایمانم را با توجهات و عنایت خویش قوی نموده ای و مرا از چنگ دنیا رهانیده‌ای و بنزد خود و به مهمانی نزد خودت را فراخواندی خدایا من می توانم و کاملاً احساس می‌کنم که باید نزد تو بیایم زیرا چند شب است که خود را نزد ارواح طیبه شهداء می‌بینم شکر ترا که مرا سعادت بخشنده ای و شربت شهادت به من نوشانده‌ای می‌دانم این وصیتنامه روزی برای مردم خوانده می‌شود لذا باید چند جمله‌ای نیز بمردم بگویم ای امت شهید پرور ای مردم سلحشورو با ایمان امروزاسلام ما در معرض خطر قرار گرفته باید از جان و مال خود بگذریم تااو را از خطر برهانیم باید از زن و فرزند خویش بگذریم باید از راحتی موقت دنیا و زرق و برقش بپرهیزیم باید به جبهه‌های نبرد برویم سلاح افتاده شهیدانمان را برداریم اسلحه من در بیابان‌های گرم و دشت جنوب افتاده برخیزید و سلاح را برگیرید تا اسلام سربلند و پایبند بماند امام، امام عزیز را یاور باشید او الحق نماینده امام زمان در بین شماهاست خوب نگهداری کنید فرمانش را از دل و جان خریدار شوید تا پرچم پرافتخار اسلام یعنی شعار توحیدی لااله الاالله برفراز گند مسجد قدس برافراشته شود شما مردم مسلمان تنها با اتکال بحق و توجه بفرمان‌های امام گونه نائب امام می‌توانید تمام عالم را تحت تسخیر خود بگیرید و اسلام را در تمام جهان گسترش دهید. انشاء الله اما شما خانواده عزیز پدر گرانقدر و مادر مهربان برادر و خواهر ارجمندم و تو ای همسر شهید در مصیبت صبور باشید شما بیاد آورید زینب کبری را که در گودی قتلگاه جنازه‌های پاره پاره عزیزان خویش اکبر، اصغر،عون، جعفر، عباس و سید سرور شهیدان امام حسین(ع) را دیده اما برای احیای اسلام صبرکرد به اسارت رفت اما صبر کرد شما هم صبور باشید اگر خواستید گریه کنید برای مظلومیت امام حسین و فاطمه زهرا و علی(ع) گریه کنید من که در برابر آنان ارزشی ندارم، جان من در برابر حفظ اسلام و قرآن بهایی ندارد.

آیا اگر من زنده می‌ماندم و اسلام از بین می‌رفت ما می‌توانستیم جواب رسول الله را بدهیم هرگز هرگز، شاید الان هم که بدین فیض عظیمی نائل شده‌ام باز هم نتوانستم اما نگران نباشید من از خدای بزرگ صبر شما را بیشتر از اجر شما خواستارم و سلام شما را نزد رسول الله و امام علی(ع) و فاطمه و اولادش خصوصاً امام حسین(ع) عزیز خواهم رساند.

مادرم و پدرم از زحماتی که برای من کشیده‌اید و مرا بدین مقام رسانیده‌اید کمال تشکر را می نمایم و از شما می خواهم که دعا کنید خدایا این قربانی شما را بپذیرد و از تو ای همسر گرانقدر تشکر می‌کنم که کانون زندگی مرا با وجود صفا بخشیده‌ای اما افسوس که من نتوانستم بیشتر از این بشماخدمت کنم(دیدارها – نزد امام حسین (ع)).

والسّلام

23/12/64

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

 

منبع: www.shahed-alamshir.ir





طبقه بندی: زندگینامه شهید حجه الاسلام رحمت الله اسدی
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 شهریور 21 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin

قالب وبلاگ