نام : انسان
نام خانوادگی : آدمیزاد
نام پدر : آدم
نام مادر : حوا
لقب : اشرف مخلوقات
مأموریت : خلیفه ی الهی
ساکن: منظومه ی شمسی (سیاره زمین)
نژاد: خاکی ** آری نژاد همه ی ما خاکی است
مبدأ : سراچه ی دنیا
مقصد : سرای آخرت
ساعت پرواز: هرآن (نامعلوم)
مکان پرواز : هرکجا (نامعلوم)
کد پرواز : انّا لله و انّا الیه راجِعون
شماره پرواز : لا اله الا الله
بار مجاز : اعمال صالح (به هر اندازه وحجم)
بار غیر مجاز : مادیات دنیا
آثار به جا مانده بعد از پرواز : اولاد صالح ، اعمال نیک و مفید
واما....
و اما توصیه های ایمنی : اجرای دقیق آموخته های کتاب و سنّت پسندیده ی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص)
طبقه بندی: بیوگرافی انسان، بیوگرافی، انسان، بیوگرافی بازیگران
انسان با شناخت قلب خود را می شناسد و چون خود را شناخت خدایش را می شناسد و اگر قلب را نشناسد خود را نشناخته و چون خود را نشناخت خدایش را نمی شناسد.
عالی ترین هدف در زندگی انسان سعی در اصلاح و اکمال قلب و پاک کردن و تزکیه ی آن از صفات زشت و آراستن آن با سجایا و ملکات نیکو است، باشد تا آماده ی بهره بردن از انوار الطاف رحمانی و افاضه ی معارف الهی گردد. بنابر این شرف انسان به قلب اواست و با آن بر بسیاری از موجودات، برتری می یابد و خدا را می شناسد، که این معرفت سبب شرف و جمال او در دنیا و مقام و کمالش در آخرت می گردد. پس قلب است که خدا را می شناسد و برای او عمل می کند و به سویش می شتابد و به جوارش نزدیک می شود و اعضا و جوارح،پیروان و خادمان اویند که آنها را چون بردگان به خدمت می گیرد و چون ابزار به کار می برد.
قلب است که اگر از آفات سالم بود، مورد پذیرش خداوند است و اگر غرق در شهوات بود از او محجوب است و چون انسان تزکیه اش کرد رستگار می شود و آنگاه که با معصیت و گناه آلوده اش ساخت نا امید و محروم می گردد و اوست که در واقع مطیع خداست و انوارش بر جوارح می تابد و اوست که در واقع گناهکار است و آثارش بر اعضا آشکار می شود. با نورافشانی و ظلمت اوست که نیکی ها و بدی ها در شخص ظاهر می گردد.
قلب است که انسان با شناختن آن،خود را می شناسد و چون خود را شناخت خدایش را می شناسد و اگر قلب را نشناسد خود را نشناخته است و چون خود را نشناخت خدایش را نمی شناسد قلب است که اکثر مردم نسبت به آن، جاهل و از شناختن غافل اند و به خاطر گناهان بین او و آنان، حجاب و حائل است، حائل خداست چرا که او بین انسان و قلبش حائل می شود. و به سبب ارتکاب گناهان، وی را از یاد خودش باز می دارد و او را گمرا می کند و هدایت نمی کند و بر مشاهده و مراقبت قلبی و شناخت صفات آن، توفیق نمی دهد. بنابر این معرفت قلب و احوال و اوصاف آن، ریشه ی اخلاق و زیربنای طریق کمال است.