سوال : دوستی میگفت: حدود پنجاه و چند کشور اسلامی وجود دارد که همه دارای حاکمان مسلمان هستند و بر اساس قوانین اسلام اداره میشوند، اما همه عقب افتاده و فقیر و دارای بالاترین آمار جرم و جنایت هستند؟
جواب :
این دوست گرامی توجه ننموده است که اگر گفته میشود پنجاه و چند کشور اسلامی وجود دارد، یعنی اکثریت مردمان این کشورها دینشان را «مسلمان» بیان میدارند، نه این که کشوری اسلامی، دارای حاکمی مسلمان و قوانینی منطبق با شریعت اسلام هستند؟ مضاف بر این که اعلام مسلمانی به عنوان دین، دلیل بر عمل بر آن نمیباشد. مگر آمریکاییها و اروپاییها که اذعان به مسیحیت دارند، اغلب صلیب به گردن میاندازند، برای ازدواج، طلاق و تدفین و مجلس ختم به کلیسا میروند، یا اول سالشان را میلاد حضرت مسیح (ع) قرار دارند، رؤسای جمهور یا نخست وزیران یا صدر اعظمها و نمایندگانشان به رغم اظهار علنی به کفر یا لائیسم یا سکولاریسم و ...، به انجیل قسم میخورند، در دادگاهی که هیچ یک از قوانینش منطبق با ادیان الهی نیست به انجیل قسم میخورند و ...، همه پیروان مسیحیت هستند و حاکمانشان مسیحی هستند؟!
به غیر از جمهوری اسلامی ایران، آن هم بعد از انقلاب، کدام کشور اسلامی وجود دارد که حاکمش مسلمان (مؤمن و عامل به اسلام) باشد و اگر هست (که نیست) نظام سیاسی کشورش بر اساس اسلام باشد؟
آیا معاویه، یزید، و کلّ بنی امیه، یا مأمون، هارون و متوکل و کلّ بنی عباس، که ادعای مسلمانی و حتی تشیع داشتند و به همین نام حکومت میکردند، مسلمان بودند یا کافران جانی و مردم فریب؟! یا امروز به اصطلاح ملوک عربستان سعودی، مصر، بحرین، اردن، کویت ... حتی ترکیه و مالزی (که نام بردید)، مسلمان هستند و نظام سیاسی و اجرایی کشورشان بر اساس اسلام است؟ یا مردم مسلمانی که قرنها تحت سلطه و هجمه بیگانگان بودند و فرهنگ اصیل خود را از دست دادهاند، همگی به رغم ادعای مسلمانی، بر طبق اسلام زندگی و عمل میکنند؟! اگر کسی بگوید من مسلمان هستم، اما در تمامی شئون زندگی بر اساس مدلهای غربی و شرقی یا هوای نفس خود عمل کند، ایراد و ضعف از اسلام است یا مسلمانی او؟
مگر در کشور خودمان همه بعد از انقلاب مسلمان شدند؟ خیر. این کشور 1400 سال است اسلامی نامیده میشود. اما مأمونها، آقا محمد خان قاجارها، رضاخانها و رژیم های سلطنتی متفاوت به خود دیده است و مردم نیز به هر دلیلی مقابل آنها تسلیم بودند و به رغم نماز و روزه «جاوید شاه» می گفتند. و تسلیم امر خدا نبودند که مسلمان واقعی و عملی باشند. یا آن که گمان می کنیم چون رهبر یک فقیه و نظام اسلامی است و سعی دارد قوانین منطبق با موازین اسلام را مصوب کند، مردم مسلمان ما حتماً آموزههای اسلامی را در تمامی شئون زندگی خود پیاده و اجرا میکنند؟! اگر این طور بود که حتماً ظهور نیز فرا میرسید.
پس علت عقب افتادگی ما، همان غفلتها، جهالتها، تنبلیها، تن به ذلت دادنها، بیبصیرتی ها، دشمن ناشناسیها، غرب زدگی و خوشحالی به نوکری برای بیگانگان بوده است، نه اسلامی که نامش را بر پیشانی زدیم، اما نه میشناختیم، نه دوستش داشتیم و نه به آن عمل کردیم. این انصاف نیست که به خاطر حصر اسلام، مسدود کردن راه اسلام، نشناختن اسلام و عمل نکردن به اسلام و ترویج دریوزگی دیگران، ما را عقب نگهدارند و بعد بگویند چون مسلمان هستید، لابد اشکال و وضعف از اسلام است!
ضد تبلیغ میکنند که ایران قبل از اسلام پیشرفته بود! البته که ایران همیشه پیشرفته بود و پیشرفتش پس از اسلام در جهان شگفتیآفرین شد، اما خواب عمیق چند صد سالهی اخیر موجب عقب افتادگیاش گردید و امروزه بیداریش مجدداً سبب پیشرفتش گردیده است.
و البته لازم به تذکر است که اگر آمار مورد مطالعه قرار گیرد، معلوم میشود که جرم و جنایت در همین کشورهای عقب افتاده که اکثریت مردمشان مسلمان هستند، به مراتب کمتر از کشورهای پیشرفته مانند امریکا و یا کشورهای اروپایی میباشد. و هر بدبختی و فسادی که تحمیل شده، مثل طالبان یا مواد مخدر در افغانستان، با سرمایه گذاری و حمایت امریکا صورت گرفته است و نه از آموزههای اسلام عزیز و یا عمل به آن (که نه میدانند و نه عمل میکنند).
طبقه بندی: عقب افتادگی اسلام، عقب افتادگی، اسلام، شبهات دینی، استفتاهات، کشورهای اسلامی، تمدن، غرب گرایی، غرب، اروپا