نامه 31 نهج البلاغه
و من وصیة له (ع) لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ، (ع)، کَتَبَها إ لَیْهِ بِحاضِرِینَ مُنْصَرِفا مِنْ صِفِّینَ:
از وصیت آن حضرت (ع) به حسن بن على (علیهما السلام) در آن هنگام که از صفین بازمى گشت در "حاضرین" نوشته است :
مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ، الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ، الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ، الْمُسْتَسْلِمِ لِلدَّهْرِ، الذّامِ لِلدُّنْیَا، السَّاکِنِ مَسَاکِنَ الْمَوْتَى، الظَّاعِنِ عَنْهَا غَدا، إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لاَ یُدْرِکُ، السَّالِکِ سَبِیلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ، غَرَضِ الْاءَسْقَامِ وَ رَهِینَةِ الْاءَیَّامِ وَ رَمِیَّةِ الْمَصَائِبِ، وَ عَبْدِ الدُّنْیَا، وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ، وَ غَرِیمِ الْمَنَایَا، وَ اءَسِیرِ الْمَوْتِ، وَ حَلِیفِ الْهُمُومِ، وَ قَرِینِ الْاءَحْزَانِ، وَ نُصُبِ الْآفَاتِ، وَ صَرِیعِ الشَّهَوَاتِ، وَ خَلِیفَةِ الْاءَمْوَاتِ.
از پدرى در آستانه فنا و معترف به گذشت زمان، که عمرش روى در رفتن دارد و تسلیم گردش روزگار شده، نکوهش کننده جهان، جاى گیرنده در سراى مردگان، که فردا از آنجا رخت برمى بندد، به فرزند خود که آرزومند چیزى است که به دست نیاید، راهرو راه کسانى است که به هلاکت رسیده اند و آماج بیماریهاست و گروگان گذشت روزگار. پسرى که تیرهاى مصائب به سوى او روان است، بنده دنیاست و سوداگر فریب، و وامدار مرگ و اسیر نیستى است و هم پیمان اندوه ها و همسر غمهاست، آماج آفات و زمین خورده شهوات و جانشین مردگان است .
ادامه
مطلب...
شیطان و حضرت علی (ع) : حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان در مراسم احیای شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان در حسینیه همدانیها به بیان دورنمایی از دوستشناسی و دشمنشناسی پرداخت و گفت: ما چهار دوست واقعی داریم؛ نخستین دوست ما وجود مقدس پروردگار عالمیان است که ما را آفریده و به ما روزی میدهد و دائماً از طریق قرآن، نبوت و امامت ما را به سوی خودش فرا میخواند.
* چهار تن از دوستان واقعی انسان، چه کسانی هستند
وی پیامبر عظیم شأن اسلام را دومین دوست دانست و اظهار داشت: خداوند متعال خطاب به حضرت رسول (ص) میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ» من تو را برای همه جهانیان، یک مهر، رحمت و مهربانی فراگیری فرستادم، «حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ»؛ پیامبر من نسبت به شما در کمال مهرورزی و رحمت قرار دارد.
حجتالاسلام انصاریان ادامه داد: روزی پیامبر اکرم (ص) در هوای گرم بیابانی دور از مدینه عبور میکرد پیرزنی کنار چاه آب در بیابان نشسته بود، پیرزن حضرت رسول (ص) را نمیشناخت اما بارها به فرزندانش گفته بود من را به مدینه ببرید تا یک بار چهره پیامبر (ص) را ببینم.
حضرت خطاب به او فرمود در اینجا چه میکنی، گفت فرزندانم دامدار هستند و من آمدهام آب ببرم. حضرت ادامه دادند من این کار را برای شما انجام میدهم. حضرت مشک را گرفت و به سوی خیمه این پیرزن رفتند. یاران پیامبر (ص) از حضرت درخواست کردند تا مشک را به آنها بدهد اما حضرت رسول فرمودند من میخواهم خودم بار امتم را به دوش بگیرم.
وی اظهار داشت: سومین منبع محبت ما، اهل بیت(ع) هستند؛ حضرت امیر(ع) نزدیک به چهار سال در کوفه حاکم بود اما روز بیستم ماه مبارک رمضان بود که خانوادههای فقیر و ضعیف فهمیدند در این چهار سال، کفش، لباس و نان و خرمایی که بر در خانهشان میآمد کار حضرت علی(ع) بود.
این کارشناس مسائل دینی عنوان کرد: چهارمین دوستان ما عالمان ربانی و عالمان واجدالشرایطی هستند که میخواهند دنیای ما را به صورت اسلامی آباد کنند تا این دنیای آباد، مقدمه آخرت آباد قرار گیرد. همچنین عالم ربانی چشمداشتی به قدرت و ثروت مردم ندارد و از اینکه مردم نسبت به دین خدا فاصله بگیرند، رنج میکشد.
وی یادآور شد: عالم ربانی دوست مردم است اگرچه مردم او را دوست نداشته باشند، او براساس وظیفه الهی مردم را دوست دارد و عالم ربانی، افرادی را که به آزار مردم و فحاشی و ناسزایی گویی مردم میپردازند را بیمار تلقی میکنند و میگویند آنها عباد خدا هستند و به معالجه نیاز دارند از اینرو اگر چه برخی به طبیبشان فحش داده و آزار رسانند محال است که او این مردم را رها کند.
* خداوند متعال مجموع دشمنان ما را به «شیطان» تعبیر کرده است
ادامه
مطلب...