شهدا کرامت را در مکتب امامت تمرین کرده بودند، عشق را با صریحترین لهجه ادا میکردند. اینان هرگز صداقت را با سماجت و تکلّم را با تکلّف نمیآلودند. در مدار ایمان، ثابت قدم بودند و هرگز پا را از دایره ولایت فراتر نمیگذاشتند. همیشه دل تنگ آن بودند که مبادا دوستان سفرکردهشان فراموش شود. اما هرگاه دل تنگی سراغشان میآمد،سری به نخلستانهای تنهایی میزدند و در چاه غربت خود ناله میکردند.
به سال 1339 در خانوادهای زحمتکش و فقیر امّا با ایمان و پارسا و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت کودکی دیده به جهان گشود که او را محمد نام نهادند. محمد در ایام کودکی و نوجوانی با فقر و تنگدستی بالید و رشد کرد و روح بزرگوارش در تلاطم امواج زندگی صیقل یافت.
در سن هفت سالگی روانه مدرسه ابتدایی گردید و دوران ابتدایی را در مدرسه روستای المشیر با موفقیت به پایان رساند و در اثناء تحصیلات مقطع راهنمائی به علت فقر مالی از ادامه تحصیل بازماند آنگاه به منظور دستگیری و مساعدت به پدر و مادر به شغل خیاطی روی آورد تا در تهیّه معاش خانواده سهیم باشد. از این رو در کشاکش تجربههای تلخ و شیرین به بلوغ فکری و اجتماعی رسید. محمد به خاطر لمس فقر وظلم و ستم و داشتن خانواده ای مذهبی ماهیتی ضدّ رژیم داشت. در سال 60 زمانی که در لباس مقدس سربازی انقلاب اسلامی خدمت مینمود با خانوادهای مذهبی و مسلمان ازدواج نمود که ثمره آن یک دختر و یک پسر میباشد.
ادامه
مطلب...
