اگر مقدرات سال آینده در شب قدر رقم میخورد، پس تکلیف اختیار انسان در طی سال چه میشود؟
همین سؤال به شکل دیگری مطرح شده است: «با توجه به این که مقدرات سال در شب قدر رقم می خورد پس چه حاجتی به تلاش و دعای ما در طول سال است؟»
لازم است ابتدا بدانیم که «قدر» یعنی چه و تعریف درستی از آن داشته باشیم و بدانیم تفاوت «قضا و قدر» چیست؟
الف - «قدر» به معنای «اندازه و اندازهگیری» است. همان طور که ما نیز در محاورهی روزمره میپرسیم: طول یا عرض این شیء چه قدر است؟ قیمت آن چه قدر است؟ وزن آن چه قدر است؟ تحصیلات وی چقدر است؟ یا فلان عمل نیک چه قدر ثواب دارد ...؟ چنان چه امام رضا علیهالسلام در تعریف قدر میفرمایند: «هندسة شی ء من طول و العرض و البقاء – یعنی: اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا» (بحارالانوار، ج 5، ص 122).
بدیهی است که هر چیزی در این عالم خلقت – اعم از مادی و یا معنوی – قدر، اندازه و محدودهای دارد همین اندازههاست که سبب حاکمیت قوانین نظم، علیّت، تأثیر و تأثر و رابطهی منطقی بین اجزای عالم و نیز گذشته – حال و آینده میگردد.
از آنجا که خالق همه چیز خداوند متعال است و انسان نقشی در تعیین مشخصات و ویژگیهای آن ندارد، تقدیر نیز تقدیر الهی میشود.
قوانین حاکم بر بدن و یا سیر اجزای عالم، توسط انسان خلق نشده است. درست است که انسان اختیار دارد و انتخاب میکند، اما نمیتواند با انتخاب خود قوانین خلقت را بر هم زند. مثلاً نمیتواند بگوید من نمک میخورم تا کمبود قند بدنم تأمین شود و یا فوتبال بازی میکنم تا در شیمی دانشمند شوم و یا معصیت میکنم تا به سعادت دنیوی و اخروی دست یابم، یا فرد نامناسبی برای رفاقت، تجارت، ازدواج یا اداره امور مملکت انتخاب میکنم تا در این امور به رشد و کمال برسم. پس از آن که انتخاب کرد، تأثیرش در اختیار او نیست، چون اندازههای هر چیزی از سوی خالقش مقدر شده است.
ب - «قضا» حتمی شدن پیدایش یا وقوع چیزی یا حادثهای است. اگر همه شرایط، علل و اسباب بر اساس «قدر» برای پیدایش یا وقوع چیزی یا حادثهای فراهم شد، علت تامه مهیا شده است و پیدایش یا وقوع حتمی است؛ و از آنجا که این ضرورت نیز در اختیار انسان نیست، به آن «قضای الهی» گفته میشود. پس اگر علت تامه برای مرگ مهیا شد، انسان میمیرد، اگر علت تامه برای کسب علم یا ثروت پیدا شد، انسان عالم و ثروتمند میگردد و ... .