همزمان با تحقق انقلاب اسلامی ایران، که به مثابه ارائه الگویی متفاوت برای سایر کشورهای اسلامی بود، پدیده اصول گرایی اسلامی مطرح شد. غرب که تا آن روز با سیری شتابان در پی همسانسازی فرهنگی و جهانی کردن فرهنگ خود بود و انتظار هیچ مقاومتی را نداشت، با سدّی محکم به نام اسلام ناب مواجه شد.
یکی از استراتژیهای مهم غرب در مقابله با اسلام، تحریف در بازنمایی واقعیت اسلام است. رسانهها در غرب، اسلام را به عنوان خطر و تهدیدی برای جوامع غربی و مسلمانان را به عنوان متحجّر، بنیادگرا، افراطی و جنگ طلب به تصویر کشیده و بازنمایی میکنند. به این نحو که جنبشهای احیاگری اسلامی را تحت عناوین سازمانهای تروریستی و بنیادگرا نامگذاری کرده، در بازنمایی جهان اسلام از طریق کلیشههای شرق شناسانه، آن را نوعی تهدید و یا چالش نظامی و امنیتی برای غرب معرفی میکنند. [1]
از جمله محورهای فعالیت رسانههای وابسته به نظام سلطه در مقابله با جریان اصولگرایی اسلامی...
، ظالمانه و عقبمانده جلوه دادن احکام و مقررات شرعی حاکم بر حقوق و شخصیت زن، در جوامع اسلامی بوده است.
تغییر معنایی نشانه حجاب با استناد به حقوق زنان
رسانههای وابسته به نظام سلطه میکوشند تا با ارسال پیامهایی در جهت حمایت از حقوق زنان، سیاستهای خصمانه خود را در خصوص بیحجابی پیریزی کنند. فعالیت شبکههای دیداری و شنیداری فارسی زبان خارج از کشور در این باره بر محورهای زیر متکی است:
1. تضییع حقوق زنان در مبانی دینی ریشه دارد؛
2. قوانین تبعیضآمیز در جوامع اسلامی، زنان را به شهروندان درجه دو تبدیل کرده است؛
3. حدود شرعی بر خلاف حقوق بشر است و باید جلوی اجرای آن گرفته شود.
رسانههای غربی، محورهای سه گانه یاد شده را در برنامههای خبری، گزارشی، تحلیلی و مستند و همچنین در برنامههای نمایشی دنبال میکنند و در سالهای اخیر، دهها فیلم سینمایی برای ترسیم چهره خشن، نامطلوب و ظالمانه از روابط زن و مرد و ضوابط و چارچوبهای حاکم بر این موضوع، در جوامع اسلامی تولید و ارائه کردهاند. [2]
تغییر معنایی نشانه حجاب با ارسال پیامهای فرهنگی ـ سیاسی
برنامههای رصد شده از دو شبکة خبری ـ تحلیلی ماهوارهای فارسی زبان؛ یعنی «بی.بی.سی فارسی و صدای آمریکا» در سال 1389 ش نشان میدهد این دو شبکه در این سال، دهها برنامه در قالب خبر، گزارش، مستند، گفتگو، میزگرد و ... با موضوع حجاب و روابط زن و مرد در ایران تهیه و پخش کردهاند.
شبکههای یاد شده در برنامههای گوناگون خود به طور مستمر این پیامها را درباره فرهنگ حجاب و عفاف به مخاطبانشان القا میکنند:
1. دختران نوجوان و جوان ایرانی به دلیل استفاده از لباسهای تیره، دچار افسردگی شدهاند؛
2. حجاب، نماد سیاسی اسلام تندرو است؛
3. نظام اسلامی به بهانه حجاب در پی یکسانسازی یا کنترل اجتماعی است؛
4. طرحهای حکومت اسلامی برای گسترش حجاب در ایران، ناکارآمد بوده است؛
5. الزام به حجاب، دخالت در حریم خصوصی افراد است. [3]
به عبارت دیگر،این رسانهها بحث حجاب را مسئلهای مهم تلقّی کرده، برنامههای خود را برای از بین بردن این فرهنگ و نماد دینی مسلمانان تنظیم کردهاند. آنها ابتدا ذیل بحث حجاب پیامهایی با رویکرد دفاع از حقوق زنان مطرح میکنند که حجاب موجب نقض حقوق بشر و به خصوص زنان و نماد تبعیض است و... و در ادامه نیز پیامهایی با رویکرد سیاسی ارسال میکنند، به این صورت که: حجاب، نماد مبارزة منفی با سکولاریسم و بنیادگرایی (منفی) و... است. [4]
منابع:
1. رسانهها و بازنمایی،سید محمد مهدیزاده، دفتر مطالعات و توسعه رسانهها، تهران، 1387 ش، ص 91.
2. آیین برنامهسازی درباره فرهنگ عفاف و حجاب، ابراهیم شفیعی سروستانی، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، قم، 1390 ش، ص 141.
3. همان، ص 139.
4. برای مطالعه بیشتر، ر.ک: حجاب زن مسلمان و تقابل رسانهای غرب با آن، محمدمهدی قربانی، ماهنامه مبلغان، شماره 168.
منبع: www.tasdid.mihanblog.com
طبقه بندی: حجاب، عفاف، رسانه، رسانه های غربی، رسانه ها، رسانهها، رسانه غرب، غرب رسانه، حجاب در رسانه های غربی، عفاف در رسانه های