سیزده بدر
سیزده بدر سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشن های نوروزی است. در تقویمهای رسمی ایران این روز (سیزده بدر) روز طبیعت نامگذاری شدهاست و از تعطیلات رسمی است.برخی بر این باورند که در روز سیزده بدر باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. بعد از سیزده به در، جشن های نوروزی پایان می پذیرد.
سخن پیرامون جشن «سیزده بدر»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی مانند سیزده بدر با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه جشن سیزده بدر گردآوری کنیم.
ادامه
مطلب...
مردانه ماه گردون - خورشید سان درخشید
پرنور مثل خورشید - آن پاکتر ز باران
آن روح بی کرانه - آن رحمت الهی
می میرد از نگاهش - گمراهی و تباهی
استاد علم و عرفان - شاگرد مکتب عشق
مجروح کین دشمن - بیمار از غم عشق
چون رعد و برق و طوفان - بر ضد ظلم و بیداد
چون تیر با صلابت - شاگرد مثل استاد
ای خالق ولایت - تقدیر تو چه زیباست
تا زنده است خورشید-دست تو برسرماست
امروز استواریم - تا خصم مان بداند
ما اهل کوفه نیستیم - علی تنها بماند
طبقه بندی: روستای المشیر، المشیر، بیت العباس، شعر رهبری، ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند، سید علی خامنه ای، رهبر انقلاب
احمد سیفیان امروز با اعلام اینکه هادی جعفری در عراق به شهادت رسیده است، گفت: مراسم وداع با این شهید ساعت 21 پنجشنبه هفته جاری در حسینیه سپاه شهر آمل برگزار میشود.
وی افزود: پیکر پاک این شهید همچنین صبح جمعه ساعت 9 و 30 دقیقه از مقابل مسجد امام رضا (ع) شهر آمل تا گلزار شهدا تشییع و سپس به شهر دابودشت و روستای رئیسآباد منتقل میشود.
شهید هادی جعفری که به تازگی در رشته کارشناسی ارشد پذیرفته شده بود در روزهای گذشته توسط پهپاد نیرویهای آمریکایی در عراق به فیض شهادت نایل شد.
هیئت فرهنگی مذهبی بیت العباس (ع) روستای المشیر شهادت این پاسدار اسلام را به پیشگاه مقام معظم رهبری و امت حزب الله و مردم شریف مازندران و آمل خصوصا خانواده آن شهید تسلیت می گوید
طبقه بندی: روستای المشیر، المشیر، بیت العباس، تشییع پیکر شهید مدافع حرم در آمل، مدافع حرم، مازندران
هـراز نـیـوز: اینجا داخل ایران اسلامی، آنها که او را میشناسند، از حجب و تواضع و آرامش او میگویند، مردی که برخلاف آنچه امریکاییها میگویند، مرموز نیست.
هر قدر که داخل ایران، او را کم میشناسند، خارج از این مرزهای جغرافیایی، قصههای حیرتآوری از او بر سر زبانهاست که با آمیختهای از راست و دروغ، شبحی ترسناک و هول انگیز از او ارائه میدهد که گویی همه منافع امریکاییها را در خاورمیانه به خطر انداخته است و جالب آنکه هر قدر آنها او را ترسناکتر و هولانگیزتر معرفی میکنند، اینجا داخل ایران اسلامی، آنها که او را میشناسند، از حجب و تواضع و آرامش او میگویند، مردی که برخلاف آنچه امریکاییها میگویند، مرموز نیست.
ادامه
مطلب...
از دوستان عزیز خواهشمندیم حتما تا آخر این مطلب را بخوانند.
پیش گفتار:
دوست داریم با عاشورا نجوا کنیم، به هر سو که مینگریم خیمهگاه حسین(ع) برپا است، قدم در این خیمهها که میگذاریم، معرفت فریاد میکند. فقط کافی است چشمان دل را باز کنیم و این دریای عرفانی را با جان و دل پذیرا باشیم، آنگاه خواهیم فهمید صحرای بلا کجا بوده و از چه رو به این نام ملقب گشته است.
صدای فرات میآید، این صدا سوز دارد و خروشش دل را از جا میکند، با صدای شش ماهه حسین(ع) در هم میپیچد و روضهای میشود که بر اندامت رعشه میافکند.
آرام باش! دقیقتر شو، ببین منظومهای غریب در میان آن سیارهای غریب تر میبینی، در اطرافش شیطان هلهله می کند و نمایندگانش را با نگاههایی دروغین برای برپایی هنگامهای ، راهی میدان کرده است.
چه پلید آدمیانی هستند: یزید، شمر، ابن زیاد، خولی ، حرمله و سنان بن انس که سپید برگ تاریخ را آلوده کردند و داغ ننگی شدند بر جبین انسانیت.
چه واژه شگفتی است حسین، که عالم هنوز مبهوت آن مانده است و از پرتو این نام خونآلود شور و حماسه میبارد.
اندوهگینترین پیام که همواره خود را در میان واژهها جای میدهد “هَیهات مِنَّ الذِّلَه” شکوه در این واژه موج میزند اما از دل آهی بر میآید، که زخمهای کهنه را میسوزاند و عمیقترشان میکند.
ادامه
مطلب...
سیدالشهدای گردان حمزه
شکرانه شهید شاکری با اهدای سرش + تصاویرمنتشرنشده ازپیکر بی سر شهید
من تو طویله مشغول دوشیدن گاو بودم. یهو دیدم بلندگوی مسجد خبر شهادت، شهیدی رو اعلام می کند با ظرف شیر اومدم بیرون، خوب گوش دادم دیدم میگه: رضا شاکری...سست و بی حال شدم؛ شیر از دستم افتاد و و بچه ها مرا گرفتند…آخرین باری که داشت به جبهه می رفت، آمد منزل ما، پدرش نبود مرا از حوض حیاط دوش گرفت و تا ایوان خانه برد و گفت: مادر جان زحمت شیر دادن تو فراموشم نمی شود.
یک جان دارم اما ده بار خدا این جان ناچیزم را بگیرد ولی امام ما سالم بماند و راضی نیستم کوچکترین ناراحتی امام داشته باشد.
همسرشهید می گوید: هر شب نماز شب می خواند و صبح ها قبل از نماز بیدار می شد و تا قرآن نمی خواند به اداره نمی رفت.
شهید هر وقت دختران همسایه را بی روسری در کوچه می دید، پدرانه با آنها صحبت می کرد و می گفت: روسری بگذارید و گرنه خدا شما را دوست ندارد.
بسیار ساده زیست بود و ایشان زمانی که در انجمن اسلامی فعالیت می کردند. ما تکه ای موکت فقط در خانه داشتیم و فرش نداشتیم. یک روز به ایشان گفتم شما که در انجمن هستید اسم بنویسید و کالا یا فرشی دریافت کنید. در جواب گفت: حرفش را نزن این تکه موکت را هم می خواهم بفروشم و صرف مخارج انجمن کنم.
می گفت: تو دنیا هیچ کسی را جای امام(ره) نمی دانم. یک جان دارم اما ده بار خدا این جان ناچیزم را بگیرد ولی امام ما سالم بماند و راضی نیستم کوچکترین ناراحتی امام داشته باشد.
خیلی عاشق شهادت بو و اگر کسی شهید می شد سر نماز گریه می کرد و می گفت: چرا من لیاقت ندارم که شهادت نصیبم شود.
پیام مردم المشیر در 9 دی 1388 :
اینک جهان اسلام و امت بزرگ اسلامی در برابر آزمونی بزرگ و ادای وظیفهای سنگین قرار گرفته است. با مقابله با توطئه شوم و نقشه پلید دشمنان قسم خورده اسلام که بایستی با مرور آموزههای والای قرآن کریم و پیروی از سیره و سنت پیامبر اعظم «صلی الله علیه و آله و سلم» و حفظ بیداری، آگاهی و هوشیاری بیش از پیش در تبعیت از احکام و آموزههای نورانی دین مبین اسلام این توطئه بزرگ را خنثی سازند.
سلام
مردمان شهیدپرور روستای المشیر لحظه تحویل سال 1393 رو در کنار شهداء و عزیزان از دست رفته خود تحویل کردن، هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر با گرفتن عکساهایی این لحظه های زیبا رو به شما نشان میدهد... سال نو مبارک